يكي از زنان ادبيات سكولار
آرام  بختياري آرام بختياري

انتظارات آنزماني از رئاليسم سوسياليستي !.

آنا زگر Anna  Seghers   1900 – 1983

     آنهايي كه امروزه ناآگاهانه يا فرصت طلبانه به پرخاش و تمسخر مكتب ادبي واقع گرايي اجتماعي (رئاليسم سوسياليستي) مي پردازند، بايد بدانند كه اين سبك نوشتن،پيش از حاكميت استالينيسم به معني “ادبيات انساندوستانه“ و اومانيستي بود. ولي آن چاپلوسان مقام طلب بودند كه كوشيدند آنرا به رسانه و وسيله تبليغ تبديل نمايند. خانم آنا زگر، نويسنده آلماني را يكي از پيشگامان ادبيات كمونيستي،طبقاتي و كارگري بشمار مي آورند. اوازجمله زناني است كه باكمك ادبيات، پرچم مقاومت را برافراشت و با ايمان به كمونيسم، به انتقاد از زمان خود يعني فاشيسم و سرمايه داري پرداخت. احترام اوبراي انقلاب هاي اجتماعي تاحدي بود كه يكي از آثارش را تقديم به “شورش هاي شكست خورده بعد از انقلاب اكتبر“ ناميد!. او ميگفت كه بايد ياد و خاطره و رنج هاي گمنامان مبارزه طبقاتي را درادبيات وهنر زنده نگهداشت. آنا زگر در آثارش از محرومين حقوق اجتماعي ، تعقيب شدگان، زيرفشارقرار گرفته ها، مبارزه انقلابي و سوسياليستي، مقاومت ضد فاشيسم و ديكتاتوري، و اتحاد جهاني عليه زورگويي و استثمار، ميراند. احترام به انسان، خوشبيني، اميد، عشق به وطن، طبيعت و ولايت، تربيت مثبت انسانها، ايده آلهاي سوسياليستي، عدالت، اتحاد، همبستگي جنبش جهاني كمونيسم، و آزادي، از جمله موضوعات كتابهاي او هستند.اودرفضاي غيرانساني فاشيسم و ديكتاتوري،آثاري ترقيخواه و اميددهنده نوشت.آنا زگر مينويسد كه هنرمند بايدواقعيات رادروضعيت تحول و تكامل انقلابي اش بنمايش بگذارد تا كارگران راازنظر ايدئولوژيك تغيير شخصيت دهد و براي خدمت به سوسياليسم و عدالت اجتماعي تربيت نمايد. و نويسنده بايد به مردم كمك كند تا به شرايط بن بستي خود،آگاه شوند و نيروي تغييردهنده زندگي رابيابند.اوازموضع ادبيات رئاليسم سوسياليستي(واقعگرايي اجتماعي) توصيه ميكرد كه در مركز هر اثر بايد يك قهرمان آرمانگراي سوسياليست،توصيف شود تامردم سنبلي براي مبارزات خود داشته باشند. و هدف وزارت فرهنگ در درازمدت بايد آن گردد كه كارگران درآينده نه تنها ادبيات بخوانند بلكه خود نيز بنوبسند تا بازمانده هاي جدايي “خلق و هنر“ كه ازنتايج جامعه طبقاتي هستند، از بين بروند. درادبيات بايد از زيبايي وطن، خطرات تهديدكننده كره زمين و رنج هاي پرولتاريا سخن گفت. اودرآثارش اززناني خبر ميدهد كه درشرايط بحراني و فاجعه آميز، امكان ادامه زندگي را ممكن و آسانتر مي نمايند. درپاره اي ديگر از آثار خانم زگر، از رنج و مشكلات مهاجرين، فراريان، و انسانهاي بدون گذرنامه، و بدون وطن، سخن مي آيد.

    آنا زگر، مهمترين زن نويسنده قرن بيستم آلمان و يكي از مبارزين جنبش زنان غرب و نويسنده ملي ادبيات سوسياليستي كشورش نيزبود. اويكي اززنان كمونيست و نويسنده مكتب ادبي واقعگرايي اجتماعي آلمان شد و زير تعثير تئوريهاي جرج لوكاچ،پيرامون رئاليسم سوسياليستي ، آثاري ضد فاشيسم  آفريد. وي دو كتاب نخست اش را با سبك “اكسپرسيو نيستي“ نوشت. اوخالق مهمترين كتاب ادبيات تبعيد آلمان يعني (هفتمين صليب) است و بعداز پايان جنگ، “امنيت زندگي درتبعيد“! را با زندگي در خرابه هاي“ جنگي “كشورش تعويض نمود. زگر باكمك ادبيات،غيرازجنبش كارگري شهر وين، به سرنوشت فعالين انقلابي و كادرهاي  حزبي و سازماني در كشورهاي مختلف پرداخت.

آنا زگر نام مستعار “ نتي رايلينگ“،قبل از ازدواج و “نتي رادواني“، پس از ازدواج است. او بين سالهاي 1900 تا 1983 زندگي نمود. پدرش مغازه عتيق فروشي داشت و يكي از كارشناسان بازار آثار هنري بود. آنا در دانشگاه: تاريخ هنر، فلسفه، هنر، و ادبيات چين خوانده بود. او يهودي تبار بود و موضوع پايان نامه دكترايش را پيرامون “يهود و يهوديت درآثار نقاشي رمبرانت“ نوشتت ،وبه سبب آشنايي با يكي از يهوديان كمونيست اهل روماني بنام رادواني، ازسال 1928،عضو حزب كمونيست كشورش گرديد.بابقدرت رسيدن نازيها،اومدتي زنداني شد، ولي مادرش دراسارت بقتل رسيد و شوهر وي نيز مدتي دراردوگاههي نابودي بسر برد. زگر بعد از آزادي اززندان ،ازطريق فرانسه، به مكزيك فرار كرد، چون بدو دليل: يهودي و كمونيست بودن،درمعرض خطرقرارداشت. وي از آغازبه مطالعات ادبيات داستاني جهان؛ ازجمله آثار:فرانسوي، روسي، و آلماني پرداخت.آموزگاران كبير ادبي و فلسفي او،غير از لوكاچ و داستايوسكي، كيركگارد و دس پاسوس،هستند. وي بعدازبازگشت به آلمان شرقي آنزمان، پايه گذار اتحاديه نويسندگان“پرولتري انقلابي“ و بين سالهاي 1952-1978،منشي و دبيراول“ كانون نويسندگان آلمان شرقي“ گرديد. زگر غير از جايزه صلح استالين، دو بار جايزه ادبيات ملي آلمان شرقي راز آن خود نمود. سالها منقدين ادبي كشورهاي سرمايه داري غرب، آثار او را: يك جانبه، ملال آور، تبليغاتي، واز نظر كيفيت ادبي، بي ارزش ناميدند. اوبه سبب سوسياليست بودنش، هنوز كه هنوز است مورد دشمني رسانه ها و فضاي فرهنگي پاره اي از محافل غرب قرار ميگيرد.

آثار آنا زگر شامل : رمان ، داستان ، و مقاله، هستند؛ از جمله : هفتمين صليب ترانزيت- شورش ماهيگران- كشته شده گان جوان مي مانند!- نيروي ضعفا- سه زن از جزاير هائيتي- مرده هاي جزيره جال داستانهاي صلح داستانهاي جزائر كاريبيك- ديداري مسافرتي- سفري دريايي رفقا !- نان و نمك نجات تصميم گذري ازميان ماه فوريه گردش . جزيره مرده ها آبي واقعي- ملاقاتي جالب و مقالاتي با عنوانهاي : خلق و نويسندگان وظايف هستي- و پيرامون داستايوسكي و تولستوي.

رمان هفتمين صليب را سروده اي براي مبارزه و مقاومت كمونيستي ناميدند. اين رمان و داستان ترانزيت بعدها بصورت فيلم درآمدند. كتاب رفقا را “وقايع نگاري شهدا“ لقب دادند كه تقديمي بود به شورشهاي شكست خورده بعداز انقلاب اكتبر شوروي!. رمان ترانزيت پيرامون جهان ترس،دلهره،بيچارگي، پوچي و ابتذال بوروكراتي سرمايه داري، و حفظ هويت درشرايط بحراني و زمان تبعيد است. سه كتاب: گردش- دختر مرده و ترانزيت، آثار اتوبيوگرافيك نويسنده بحساب مي آيند. در رمان“ ملاقات جالب“، كافكا، گوگول، و هوفمن، بشكل خيالي با هم ديدار مي نمايند.

 


September 24th, 2006


  برداشت و بازنویسی درونمایه این تارنما در جاهای دیگر آزاد است. خواهشمندم، خاستگاه را یادآوری نمایید.
 
شعر،ادب و عرفان